10 اصل مهم برای داشتن یک برنامه معاملاتی موفق | در حوزه تجارت و کسب و کار، جمله‌ای معروف برخوردار است که آموزه ارزشمندی را در خود جای داده است و می‌گوید: “اگر در برنامه‌ریزی شکست خوردید، برای شکست برنامه‌ریزی کرده‌اید.” این جمله نه تنها یک رهنمود برای کارآفرینان و تاجران است، بلکه برای معامله‌گران نیز به یک اصل اساسی تبدیل شده است. در این دنیای پیشرفته و پیچیده، تمامی افراد برای دستیابی به موفقیت در تجارت، به برنامه‌ریزی دقیق و مطابق با هدف نیاز دارند.
معامله‌گران نیز از اهمیت برنامه معاملاتی (Trading Plan) مطلع هستند. این برنامه، به عنوان راهنمایی حیاتی برای رسیدن به اهداف معاملاتی خدمت می‌کند. تفاوت بین یک معامله‌گر حرفه‌ای و یک معامله‌گر آماتور، یا حتی میان یک معامله‌گر موفق و یک بازنده، از دید داشتن یک پلن معاملاتی جامع و دقیق مشخص می‌شود.
برنامه‌ریزی معاملاتی چیزی بیشتر از یک سند یا لیست اقدامات نیست. این یک فرآیند است که نقاط قوت و ضعف، اهداف کلان و جزئی، ریسک‌ها و راهکارهای تصمیم‌گیری را مشخص می‌کند. اگر تا به امروز برنامه‌ای برای سرمایه‌گذاری خود تدوین نکرده‌اید، نگران نباشید. در این مقاله، به بررسی ویژگی‌های یک برنامه معاملاتی موفق خواهیم پرداخت تا شما بتوانید به کمک این نکات یک برنامه معاملاتی موفق برای داشتن معاملات سودمند داشته باشید. با ما در ارز هشت همراه بمانید.
10 اصل مهم برای داشتن یک برنامه معاملاتی موفق
قانون 1: همیشه از یک برنامه معاملاتی استفاده کنید:
به طور کلی یک برنامه معاملاتی مجموعه‌ای از قوانین است که معیارهای ورود، خروج و مدیریت سرمایه را برای هر معامله تعیین می‌کند. با فناوری امروزی، یک ایده و استراتژی معاملاتی را می‌توانید بدون ریسک معاملاتی تست کنید. این عمل به نام “بک‌تستینگ” شماخته می‌شود و به شما این امکان را می‌دهد که ایده معاملاتی خود را با استفاده از داده‌های تاریخی اعمال کنید و تشخیص دهید که آیا معتبر است یا خیر. هنگامی که یک برنامه توسعه یافته و بک‌تستینگ نتایج خوبی را نشان می‌دهد، می‌توان آن را در معاملات واقعی استفاده کرد.
نکته کلیدی اینجا این است که باید به برنامه پایبند باشید. انجام معاملات خارج از برنامه معاملاتی، حتی اگر به نظر برنده باشند، به عنوان یک استراتژی نادرست محسوب می‌شود.
قانون 2: با معامله گری به عنوان یک کسب و کار رفتار کنید:
برای موفقیت، شما باید به معامله گری به عنوان یک کسب و کار تمام وقت یا پاره‌وقت نگاه کنید، نه به عنوان یک سرگرمی . اگر به عنوان یک سرگرمی به معامله گری بپردازید، تعهد واقعی به یادگیری وجود ندارد. از طرفی هم در ابتدا اگر این کار به عنوان یک شغل به ترید نگاه کنید ، ممکن است ناامید‌کننده باشد، چرا که هیچ حقوق منظمی وجود ندارد. معامله گری یک کسب و کار است و هزینه، ضررها، مالیات، عدم قطعیت، استرس و ریسک را به همراه دارد.
به عنوان یک معامله‌گر، شما در واقع یک صاحب کسب و کار کوچک هستید و باید تحقیق و استراتژی‌بندی کنید تا حداکثر امکانات کسب و کار خود را بهره‌مند سازید.
قانون 3: از فناوری بهره ببرید:
معامله یک کسب‌وکار رقابتی است. اما از طرفی لازم است که فرد در طرف مقابل یک معامله از تمام فناوری‌های موجود بهره کامل می‌برد. پلتفرم‌های نموداری به معامله‌گران راه‌های بی‌پایانی برای مشاهده و تجزیه و تحلیل بازارها می‌دهند. اجرای یک ایده معاملاتی با استفاده از داده‌های تاریخی از اشتباهات گران‌بها جلوگیری می‌کند.
دریافت به‌روزرسانی‌های بازار از طریق گوشی هوشمند به ما امکان مانیتورینگ معاملات در هرجا را می‌دهد. فناوری که به آن بی‌توجهی می‌کنیم، مانند اتصال اینترنتی با سرعت بالا، می‌تواند عملکرد معاملاتی را افزایش دهد. استفاده از فناوری به عنوان یک ابزار، و بروزرسانی با محصولات جدید، در معاملات جذاب و سودآور است.
قانون 4: از سرمایه معاملاتی خود حفاظت کنید:
ذخیره کافی پول برای تأمین یک حساب معاملاتی زمان و نیازمند تلاش است. اگر بخواهید دوباره این کار را انجام دهید، ممکن است حتی دشوارتر باشد. بنابر این مهم است که توجه داشته باشید که حفاظت از سرمایه معاملاتی شما مترادف با تجربه یک معامله ضررآور نیست. تمام معامله‌گران معاملات ضررآور دارند. حفاظت از سرمایه به این معنی است که ریسک‌های غیرضروری را نپذیرید و هر کاری که برای حفظ کسب‌وکار معاملاتی خود لازم است را انجام دهید.
قانون 5: همیشه بیاموزید:
همیشه برنامه ای برای یادگیری نکات جدید داشته باشید معامله‌گران باید تمرکز خود را بر روی یادگیری بیشتر بگذارند. به یاد داشته باشید که درک بازارها و پیچیدگی‌های آنها یک فرآیند مداوم و مادام‌العمری است به همین دلیل است که تویه می‌کنیم همیشه نکات جدید بیاموزید.
تحقیقات دقیق به معامله‌گران این امکان را می‌دهد که واقعیت‌ها را درک کنند، مانند اینکه گزارش‌های اقتصادی مختلف چه معنایی دارند. تمرکز و مشاهده به معامله‌گران این امکان را می‌دهد که حس بی‌نقصی را به دست آورند و جزئیات را یاد بگیرند.
لازم است بدانید سیاست جهانی، رویدادهای خبری، روندهای اقتصادی، حتی هواشناسی همه بر بازارها تأثیر می‌گذارند، به طور کلی محیط این مارکت پویا است. هر چه بیشتر معامله‌گران گذشته و حال بازارها را درک کنند، آنها برای رویارویی با آینده بهتر آماده خواهند بود.
قانون 6: آن بخش از سرمایه تان را وارد بازار کنید که می‌توانید روی آن ریسک کنید:
قبل از استفاده از پول واقعی در مارکت، اطمینان حاصل کنید که پول موجود در حساب معاملاتی، پول قابل ریسک باشد. سرمایه ای که وارد بازار مالی می کنید نباید، هزینه تحصیل، پول فروش خانه و موارد این چنینی باشد، چرا که این بازار مملو از ریسک هست و احتمال از دست دادن سرمایه در آن زیاد است. معامله‌گران هرگز نباید به خود اجازه دهند که فکر کنند که به عنوان وام‌گیرنده از این تعهدات مهم دیگر استفاده می‌کنند. بنابراین همیشه سعی کنید 20 درصد از سرمایه کنار گذاشته تان را وارد بازار کنید تا در صورتی از دست دادن آن مشکلی به زندگیتان وارد نشود.
قانون 7: یک استراتژی معاملاتی مبتنی بر واقعیت داشته باشید:
برای معامله گری لازم است که استراتژی معاملاتی داشته باشید. بازی مالی دنیای واقعی است و نباید با دیدگاه های دروغین و ثروتمند شدن های یک شبه وارد آن شوید. لزومه فعالیت در این مارکت داشتن استراتژی معاملاتی مبتنی بر واقعیت است.
معامله‌گرانی که عجله ندارند تا یاد بگیرند، معمولاً وقت سپری کردن در میان اطلاعات موجود در اینترنت راحت‌تر دارند. اگر شما می‌خواهید یک شغل جدید شروع کنید، حداقل یک یا دو سال باید در یک دانشگاه یا مدرسه مطالعه کنید تا بتوانید در آینده به یک جایگاه عالی برسید. در مورد معامله گری نیز این مسئله وجود دارد و شما برای رسیدن به سود باید مطالعه کافی داشته باشید تا بتوانید یک استراتژی معاملاتی موفق بسازید.
قانون 8: همیشه از حد ضرر استفاده کنید:
حد ضرر، مقدار ریسکی است که یک معامله‌گر با هر معامله می‌پذیرد. حد ضرر می‌تواند یک مقدار دلاری یا درصد باشد، اما حداکثر اندازه ریسک معامله‌گر را در طول یک معامله محدود می‌کند. استفاده از استاپ لاس می‌تواند بخشی از استرس معاملات را کاهش دهد، چرا که می‌دانیم که تنها یک مقدار ایکس را در هر معامله خواهیم از دست داد.
عدم داشتن حد ضرر، حتی اگر به یک معامله برنده منجر شود، عمل نادرست است. خروج از یک معامله با حدضرر، و به همین دلیل یک معامله بازنده، همچنان معامله‌گری خوب است اگر در مرزهای قوانین برنامه معاملاتی باشد.
ایده این است که تمام معاملات با سود ختم شود، اما واقع‌گرایانه نیست. استفاده از یک حدضرر حفاظت می‌کند که خسارات و ریسک‌ها محدود شده باشند و شما بتوانید به خوبی مدیریت سرمایه کنید.
قانون 9: بدانید کی باید معامله کردن را متوقف کنید:
دو دلیل برای متوقف کردن معاملات وجود دارد: یک برنامه معاملاتی ناموفق و یک معامله‌گر ناموفق. یک برنامه معاملاتی ناموفق خسارات بیشتری را به سرمایه شما خواهد رساند. در این راستا قطعا یک معامله‌گر ناکارآمد یک برنامه معاملاتی می‌سازد اما نمی‌تواند آن را دنبال کند. استرس خارجی، عادات ناپسند و کمبود فعالیت فیزیکی همگی می‌توانند خطرات این مشکل را افزایش ده. یک معامله‌گر که برای معامله در شرایط برتر آماده نیست، باید در نظر داشته باشد که نیاز به استراحت و توقف دارد تا بتواند پس از یک بررسی مجدد دوباره وارد بازار شود.
قانون 10: ضرر را بخشی از ترید بدانید:
هنگام معامله، روی تصویر کلان متمرکز باقی بمانید. یک معامله ای که تبدیل به ضرر شده است نباید باعث نا امیدی شود؛ این یک قسمت از معامله‌گری است.هنگامی که یک معامله ضرر ده را به عنوان یک بخش از ترید قبول می‌کنیم، احساسات تاثیر کمتری بر روی عملکرد معاملات ما خواهند گذاشت.
کلام پایانی:
در این مطلب 10 اصل مهم برای داشتن یک برنامه معاملاتی موفق را بررسی کردیم. در نهایت باید بگوییم، تمرین در حوزه معامله‌گری، حتی اگر به نتایج مثبتی دست یابد، تضمینی برای موفقیت در معاملات واقعی ارائه نمی‌دهد؛ زیرا عوامل احساساتی نیز در این معادله وارد می‌شوند. با این حال، زمانی که تمرینات موفقانه انجام شده باشند، باعث افزایش اعتماد به نفس معامله‌گر می‌شوند تا از برنامه معاملاتی خود بهره‌مند شود؛ البته، در صورتی که در دوره آموزشی معامله‌گری به نتایج مثبتی دست یافته باشد.
انتخاب سیستم معاملاتی مهم است، اما نه به اندازه اهمیت افزایش مهارت‌ها برای انجام معاملات بدون شک و تردید. اعتماد به نفس در این راستا نقش بسیار اساسی ایفا می‌کند. هیچ راهی برای تضمین سوددهی در یک معامله وجود ندارد.
همه چیز به مهارت‌ها و استفاده از سیستم برد و باخت مناسب توسط معامله‌گر وابسته دارد؛ اما لازم به ذکر است که بدون ضرر، سود نیز غیرممکن است. معامله‌گران حرفه‌ای، قبل از ورود به معامله، مواضع را به دقت ارزیابی می‌کنند و تصمیم می‌گیرند زمان ورود به معامله مناسب باشد. آنها با مدیریت سود و محدود کردن زیان، ممکن است تعدادی از معاملات را از دست بدهند، اما در نهایت به عنوان برنده خارج می‌شوند.
البته، تجارب معامله‌گران و سرمایه‌گذاران مختلف ممکن است متفاوت باشد و بنابراین، برخی از آنها ممکن است به صورت مداوم سودآور نباشند.باید توجه داشت که هیچ گونه تضمین مطلقی برای حاصل‌کردن از سود در معاملات وجود ندارد. با این وجود، داشتن یک برنامه و استراتژی معاملاتی ممکن است به شما در دستیابی به موفقیت و سوددهی کمک کند.
